معنی قید، بند، زنجیر، (مج.) قرارداد الزاماور، عهد , کردن، اوراق قرضه کفیل، رابطه، پیوستگی، ضمانت، (حق.) تضمین نامه , ومیثاق، هرچیزی کهشخص را مقیدسازد، معاهده، قرارداد یاتعهدنامهدائر به پرداخت وجه، رهن کردن، تضمین ,, معنی قید، بند، زنجیر، (مجپ) قرارداد الزاماور، عهد پ کردن، اوراق قرضه کفیل، رابطه، پیوستگی، ضمانت، (حقپ) تضمین نامه پ ومیثاق، هرچیزی کهشخص را مقیدسازد، معاهده، قرارداد یاتعهدنامهدائر به پرداخت وجه، رهن کردن، تضمین پ, معنی rdb، fjb، xj[dc، (k[,) rcاcbاb اgxاkاmc، uib , lcbj، اmcاr rcqi ltdg، cاfzi، /dmsت;d، qkاjت، (pr,) تqkdj jاki , mkdeاr، ic]dxd liaow cا krdbsاxb، kuاibi، rcاcbاb dhuibjاkibاnc fi /cbاoت m[i، cij lcbj، تqkdj ,, معنی اصطلاح قید، بند، زنجیر، (مج.) قرارداد الزاماور، عهد , کردن، اوراق قرضه کفیل، رابطه، پیوستگی، ضمانت، (حق.) تضمین نامه , ومیثاق، هرچیزی کهشخص را مقیدسازد، معاهده، قرارداد یاتعهدنامهدائر به پرداخت وجه، رهن کردن، تضمین ,, معادل قید، بند، زنجیر، (مج.) قرارداد الزاماور، عهد , کردن، اوراق قرضه کفیل، رابطه، پیوستگی، ضمانت، (حق.) تضمین نامه , ومیثاق، هرچیزی کهشخص را مقیدسازد، معاهده، قرارداد یاتعهدنامهدائر به پرداخت وجه، رهن کردن، تضمین ,, قید، بند، زنجیر، (مج.) قرارداد الزاماور، عهد , کردن، اوراق قرضه کفیل، رابطه، پیوستگی، ضمانت، (حق.) تضمین نامه , ومیثاق، هرچیزی کهشخص را مقیدسازد، معاهده، قرارداد یاتعهدنامهدائر به پرداخت وجه، رهن کردن، تضمین , چی میشه؟, قید، بند، زنجیر، (مج.) قرارداد الزاماور، عهد , کردن، اوراق قرضه کفیل، رابطه، پیوستگی، ضمانت، (حق.) تضمین نامه , ومیثاق، هرچیزی کهشخص را مقیدسازد، معاهده، قرارداد یاتعهدنامهدائر به پرداخت وجه، رهن کردن، تضمین , یعنی چی؟, قید، بند، زنجیر، (مج.) قرارداد الزاماور، عهد , کردن، اوراق قرضه کفیل، رابطه، پیوستگی، ضمانت، (حق.) تضمین نامه , ومیثاق، هرچیزی کهشخص را مقیدسازد، معاهده، قرارداد یاتعهدنامهدائر به پرداخت وجه، رهن کردن، تضمین , synonym, قید، بند، زنجیر، (مج.) قرارداد الزاماور، عهد , کردن، اوراق قرضه کفیل، رابطه، پیوستگی، ضمانت، (حق.) تضمین نامه , ومیثاق، هرچیزی کهشخص را مقیدسازد، معاهده، قرارداد یاتعهدنامهدائر به پرداخت وجه، رهن کردن، تضمین , definition,